مجله فوربس در گزارشی تحلیلی از این مربی پرتغالی نوشته است : مورینیو با غلبه بر بارسلونا در نیوكمپ به مشهورترین پیروزی دوران حرفه ای خود رسید و گام بزرگی برای افزودن یك جام به مجموعه افتخارات خود برداشت.
او همراه با پورتو و در جام یوفا به جرگه مربیان مطرح اروپایی پیوست. همراه با پورتو در سال 2003 قهرمان لیگ اروپا شد و دوازده ماه بعد جام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را كسب كرد.
مورینیو از پرتغال به لندن رفت و هدایت تیم چلسی را با مالكیت میلیارد روس 'رومن آبراموویچ' بر عهده گرفت. او در دو سال نخست ، دومین و سومین جام قهرمانی را در این باشگاه كه صد سال قدمت دارد، كسب كرد.
بتدریج رابطه مورینیو و آبراموویج به سردی گرایید و اختلافات میان سرمربی پرتغالی و میلیارد روس بالا گرفت. این بار هم سرمربی پرتغالی بار سفر بست. مقصد بعدی او ایتالیا و باشگاه اینترمیلان بود. مالكیت این باشگاه را 'ماسیمو موراتی' سرمایه دار نفتی به عهده داشت كه حمایت مالی چندانی از تیم نمی كرد و از آن مهمتر، صبر و خویشتنداری هم نمی شناخت.
موراتی در طول 13 فصل ، 13 مربی عوض كرد تا به جام قهرمانی برسد ولی اینترمیلان از سال 1965 تا آن زمان هیچ عنوان قهرمانی اروپایی كسب نكرده بود.
در دومین سال تصدی مربیگری اینتر توسط مورینیو، اینترمیلان صاحب سه جام شد: قهرمانی لیگ و جام حذفی ایتالیا و نیز لیگ قهرمانان اروپا. با این حال و به رغم اشتیاق هواداران اینتر به مورینیو؛ او اسپانیا را به عنوان مقصد بعدی در تور اروپایی خود انتخاب كرد و سكان هدایت رئال مادرید را به عهده گرفت.
كسب 16 جام در 10 فصل تنها موفقیت و افتخار مورینیو نیست، او مسیری را برای حرفه خود انتخاب كرده كه كمتر كسی تاكنون پیموده است؛ سفر به بالاترین تیم ها در بهترین مناطق اروپایی. با این حال همه متفق القول هستند كه دوران حرفه ای او بسیار كوتاه بوده است. روزگاری كه بسیاری از همتایان او در حال بازی فوتبال بودند؛ او سرگرم آموختن هنر مدیریت فوتبال بود و ظرف مدت كوتاهی آن را فراگرفت و بكار بست.
زمانی كه 'سر بابی رابسون' مربی اسطوره ای فوتبال انگلیس به پرتغال رفت و هدایت اسپورتینگ لیسبون را به عهده گرفت و پس از آن در پورتو؛ مورینیو ابتدا به عنوان مترجم و سپس دستیار او مشغول به كار شد. وقتی كه رابسون به بارسلونا رفت، مورینیو هم همراه با او در نیوكمپ مشغول به كار شد و پس از رابسون با ' لوییس فن خال' كار كرد.
زمانی كه مورینیو هدایت پورتو را به عهده گرفت، یك نفر در باشگاه بارسلونا روزگار گذشته او را با كنایه مطرح كرد و گفت كه او در نیوكمپ مترجم بود. هدف از این یادآوری، خوار و خفیف كردن او بود اما تیزهوشی و كار سخت، انگیزه ای قوی در هر كسی ایجاد می كند، بویژه فردی مانند مورینیو.
اكنون نام مورینیو در هرجا كه مطرح می شود همه می دانند موفقیت در راه خواهد بود. بازیكنانی كه با او كار كرده اند، همگی دیوانه دیدگاه تكنیكی و مهارت های رهبری او هستند.
' وسلی اسنایدر' ، ملی پوش هلندی و بازیكن اینتر؛ مدتی تحت هدایت مورینیو بازی كرده است. او می گوید اگر سرمربی تیم مورینیو باشد، هیچگاه از رفتن به میدان در مقابل هر تیمی نخواهد هراسید چون او اطلاعاتی دارد كه هیچ كس دیگر نمی تواند داشته باشد. اسنایدر هم شیفته مهارت های مورینیو و تعاملش با بازیكنان در سطح تیمی و فردی است و می گوید مورینیو هیچ وقت بازیكنانش را فراموش نمی كند.
درشرایطی كه برخی مربیان از بازیكنانی كه روحیه دردسرساز دارند و یا شخصیت و وجهه ای قوی دارند می پرهیزند، مورینیو هیچ ابایی ندارد كه با چنین بازیكنانی روبرو شود و یا با آنها كار كند. پورتو ، چلسی ، اینتر و رئال مادرید همگی در دوران حضور مورینیو چنین بازیكنانی داشته اند.
رسانه ها هم نمی توانند در برابر او مقاومت كنند. او رسانه ها را به بازی می گیرد ولی آنها باز هم از او بیشتر می خواهند. او است كه تصمیم می گیرد به چه سوالی پاسخ دهد، كانون انتقادها را از بازیكنانش دور می كند و در عین حال، بذر تردید در ذهن ها می پاشد.
گاهی اوقات مانند هفته های اخیر تصمیم به سكوت می گیرد و ' آیتور كارانكا' دستیار خود را به نشست خبری می فرستد. هیچ كار او تصادفی نیست. هر چه می گوید و هر كاری می كند با هدف افزایش شانس پیروزی تیمش است ، اگر این بار نشد، بار دیگر و باز هم فرصتی دیگر.
مورینیو اطلاعات و تاكتیك هایش را بر حسب شرایط می چیند و به كار می گیرد. هر بار كه او پیروز شده، اساس باورهای معمول نسبت به بازی را بر هم ریخته است.
این توانایی اوست كه همیشه در حال یادگیری و انطباق است. تاكتیك هایی كه او در بازی اخیر مقابل بارسلونا به كار گرفت آمیخته ای از تاكتیك های قبلی او بود : موج حمله، دفاع در عمق و آرایش متفاوت برای برهم زدن هماهنگی بارسلونا. شاید مالكیت توپ از آن بارسلونا بود ولی آهنگ بازی هرگز.
رئال مادرید تركیب دفاعی خود را حفظ كرد ولی در عین حال با حملات هر از گاه خود، تعادلی در بازی ایجاد می كرد و با این كار، تعادل و ریتم بازی بارسلونا به هم ریخت.
پیروزی اخیر رئال مادرید بر بارسلونا چرخش محسوس قدرت در فوتبال اسپانیا بود ولی هنوز برای نتیجه گیری زود است. هنوز دو تیم باید برای تثبت موقعیت خود بر حریفان اروپایی غلبه كنند. یكی باید شكست ازچلسی را جبران كند و دیگری خاطره باخت به بایرن مونیخ را پاك كند.
1553